یکى از اعمالى که سید بن طاووس، رحمة الله علیه، به آن بسیار اهمیت مىداد، صدقه براى حفظ وجود مقدس امام زمان، ارواحنا فداه، بوده است چون یکى از تکالیف زمان غیبت، صدقه دادن براى حفظ وجود مبارک امام زمان، ارواحنا فداه، است.
به طور کلى صدقه آثارى دارد یکى اینکه صدقه نمایشگر صداقت ایمان مؤمن است که با انجام آن نشان مىدهد تا چه حد در وادى ایمان و خداپرستى صادق است و از این طریق نیازمندیهاى مؤمنان رفع مىگردد و رفاه عمومى به وجود مىآید و همچنین صدقه یکى از عوامل سازندگى انسان نیز هست چنانکه قرآن مىفرماید: خُذ مِن اَموالِهِم صَدَقَةً تُطهِرُهُم و تُزَکِیهِم بها.1 اى رسول ما! تو از مؤمنان صدقات را دریافت کن تا بدان صدقات نفس آنها را پاک و پاکیزه سازى.
مؤمن صدقه را باید یا براى فایده و غرضى که در نظر دارد بدهد و یا براى حفظ نفس خود و یا محبوب و عزیزى که بسیار نزد او گرامى است و چه محبوبى بالاتر از امام زمان، که اصلاح بسیارى از امور دینى و آخرتمان بستگى به وجود و سلامتى آن حضرت دارد و این مطلب به دلیل عقل و نقل ثابت است که هیچ شخصى عزیزتر و گرامیتر نیست و نباید باشد از وجود مقدس امام زمان، ارواحنا فداه، بلکه حضرتش باید محبوبتر از نفس خودمان باشد و اگر چنین اعتقادى نداشته باشیم در ایمان و معرفتمان نسبت به آن حضرت ضعف و خللى وجود دارد.
لذا سید، رحمة الله علیه، به فرزند خود سفارش مىفرماید که: ابتدا کن به صدقه دادن براى آن حضرت قبل از اینکه براى خود و عزیزانت صدقه بدهى.
باید توجه داشت که آن حضرت هیچ احتیاجى به صدقه و دعاى ما ندارد بلکه از شؤون بندگى و اداى بعضى از حقوق بزرگ آن حضرت است و خود یک نوع اظهار محبت و دوستى به آن جناب است، و این عمل راه و سببى است براى جلب رضاى پروردگار و حصول قرب به خداوند در قضاى حوائج و دفع بلا. لذا آثار صدقه به انفاق کنندگان آن مىرسد مخصوصا اگر انفاق براى اظهار محبت و دعا براى وجود مقدس امام، علیه السلام، باشد.
یا مهدی
ایامى که در مدرسه علمیه بعثت سکونت داشتم طلبهاى که نزد من موثق بود، راجع به صدقه دادن براى وجود مقدس امام زمان، ارواحنا فداه، مىگفت: شبى از حرم حضرت رضا، علیهالسلام، به طرف مدرسه مىآمدم، در آن شب بسیار براى امام زمانم دعا کردم و در فراقش اشک ریختم، در وقتبرگشتن از حرم به بازار سرشور رسیدم که فقیرى جلوى مرا گرفت و از من چیزى خواست هرچه دست در جیب لباسهایم کردم چیزى پیدا نکردم مگر یک «پنج ریالى» آن را با آنکه کم بود با شرمندگى به آن فقیر دادم و نیت کردم که این صدقه براى حفظ وجود مقدس امام زمانم باشد.
فرداى آن شب هنگامى که براى حضور در درس به بازار سرشور رسیدم یکى از کسبه که قبلا مرا مىشناخت تا چشمش به من افتاد مرا با صداى بلند صدا زد، وقتى که نزد او رفتم گفت: دیشب چه عملى انجام دادى؟!
گفتم: مگر چه شده است؟
گفت: دیشب در عالم رؤیا دیدم حضرت بقیةالله، ارواحنا فداه، سوار بر اسب سفید رنگى هستند و وارد بازار سرشور شدند و جمعیتى پشتسر آن حضرت در حرکتبودند که فرمودند: آمدهام جزاى فلان طلبه را بدهم (و اسم تو را بردند)من با شنیدن این خبر دلم شکست و متوجه محبت و مهربانى امام زمانم شدم و گفتم دیشب من براى آن حضرت صدقه ناچیزى دادم.
و همچنین سید بن طاووس، رحمةاللهعلیه، در کتاب «امانالاخطار» در ضمن دعایى که براى صدقه دادن در وقت سفر ذکر مىکند مىنویسد: اَللهُمَ اِنَّ هَذِهِ لَکَ وَ مِنکَ وَ هِىَ صَدَقَةٌ عَن مَولانا المهدی، عجلالله فرجه، وَ صَلِّ عَلَیهِ بَینَ اَسفارِهِ و حَرکاتِه و سَکَناتِه فِى ساعاتِ لََیلِه وَ نَهارِه وَ صَدقَهٌ عَمَّا یَعنِیهِ اَمرَهُ وَ مَالا یَعنیهِ وَ مَا یُضمِنه و ما یُخلِفُه.
خدایا! این (صدقه) از آن تو و براى توست و صدقهاى براى سلامتى مولایمان محمد، عجلاللهتعالىفرجهالشریف، مىباشد، و بر او درود بفرست آن هنگام که در سفر است و در تمام حرکتها و استراحت هایش، در تمامى اوقات شب و روزش و صدقهاى است براى هرچه که متعلق به اوست.
یکى از علماى اهل معنا مىفرمود: چه در هنگام سفر و چه در هنگام حضر، وقتى که صدقه براى وجود مقدس امام زمان، مىدهید این دعا - دعاى فوق - را بخوانید.
نقد و بررسی مستند ظهور بسیار نزدیک است(18)
ایراد اساسی که برای مستند «ظهور بسیار نزدیک است» مطرح شد، «خروج از دایره احتمالات» بود. مصداق یابی نشانه های ظهور، اگر همراه با احتمال باشد و منجر به حکم و قطع نگردد، اگرچه باز هم سخن در موردش فراوان خواهد بود، اما در دام توقیت قرار نخواهد گرفت. اما بازنگری این فیلم به ما نشان خواهد داد که نه در مصداق یابی ها و نه در نتیجه ارائه شده و نه در نتیجه برآمده از این مستند، رنگ و بویی از احتمال دیده نمی شود و یا به ندرت قابل رویت است.
نقاط ضعف مستند ظهور بسیار نزدیک است(2)
مهمترین منبع روایی نشانه ظهور(6)
منابع اصلی نشانهشناسی ظهور (9)
روایات مستند ظهور میان رد و قبول (10)
احادیث جعلی در مستند ظهور (11)
علت تحریف کنندگان روایات ظهور (12)
نشانه های متصل و منفصل ظهور (13)
اکنون به مصادیقی خواهیم پرداخت که نشان می دهد این مستند با خروج از دایره احتمالات، به دام توقیت افتاده است.
مصادیق خروج این مستند از دایره احتمالات تطبیق های صورت پذیرفته در این فیلم با زبان های گوناگون و شیوه های متفاوت شکل گرفته است. اکنون برای روشن شدن این مساله که این تطبیق ها از دایره احتمالات خارج هستند و با زبان قطعیت ارائه شده اند، برخی از این گونه ها و شیوه ها را مورد تحلیل قرار می دهیم:
1ـ تطبیق از زبان برخی از محققین: اکثر تطبیق های صورت پذیرفته در این مستند در قالب «اعتقاد برخی از بزرگان و محققان» ارائه شده است و گویای اعتقاد و باور سازندگان این مستند بر این تطبیق ها است. در ابتدای اکثر مصداق یابی های این مستند، جملاتی همچون «عده ای اعتقاد دارند» و یا «برخی از محققین معتقدند» وجود دارد که هیچ رنگ و بویی از احتمال در آن دیده نمی شود. همانطور که می دانیم «اعتقاد» به معنای «باور قلبی» و نوعی «اطمینان» است که مسلما در آن هیچ رگه و ریشه ای از احتمال نمایان نخواهد بود. اما شاید بتوان با یک نگاه خوش باورانه گفت که سازندگان این مستند نمی دانسته اند که اعتقاد، به معنای اطمینان است و هیچ سنخیتی با احتمال ندارد!
با اینکه در بسیاری از موارد حتی روشن نیست که این محققان چه کسانی هستند و از چه مسیر و با چه دلایلی به این اعتقادات دست یافته اند، اما بیان این تطبیق ها از زبان آنها، نوعی اطمینان را در دل مخاطب ایجاد می کند.
گویا که سازندگان این مستند با زیرکی خاصی محتوای خودخواسته را از زبان محققان و کنکاش گران ارائه کرده اند و به مخاطب خود می قبولانند که این تطبیق، صحیح و غیر قابل انکار است.
البته باید توجه داشت که برخی از محققان به برخی از این تطبیق ها اشاره هایی داشته اند، اما نه با زبان اطمینان و اعتقاد، بلکه با زبان احتمال و امکان. یکی از این محققان که گویا مقصود اصلی سازندگان این مستند نیز همین شخصیت می باشد، آیت الله شیخ علی کورانی است که بیشتر با کتاب «عصر ظهور» شناخته شده است.
با اینکه برخی از تطبیق های ارائه شده در این مستند از کتاب ایشان گرفته شده است، اما در سرتاسر کتاب و کلمات ایشان، بیان احتمالی پر رنگ است و قطعیت، اعتقاد و باور شخصی دیده نمی شود و تندروی های موجود در تطبیق های این فیلم نیز قابل رؤیت نیست.
با این حال کارگردان این مستند در قسمتی از مصاحبه ای که با سایت خبر آنلاین در تاریخ 19/01/1390 داشته است، چنین می گوید:
«کتاب عصر ظهور علامه کورانی پایه و اساس «مستند ظهور بسیار نزدیک است» می باشد؛ که خوب ایشان، از متخصصین برجسته مباحث مهدوی و روحانی بزرگواری هستند که اصلا از لبنان تنها به عشق انقلاب اسلامی، به ایران آمدند و در قم سکونت گزیده اند.»
وی در قسمت دیگری از این مصاحبه می گوید:
«ما محققی مثل علامه کورانی را داریم که در کتاب عصر ظهورش تطبیق را بارها انجام داده و هم در مصاحبه آخری که با ایشان داشتیم و در حال حاضر نیز در سایت ما وجود دارد، گفتند که تطبیق اشکال ندارد؛ به علاوه این که ما وقتی تطبیق های خود را در مستند ظهور بسیار نزدیک است، خدمت ایشان گفتیم از جمله سید خراسانی بودن مقام معظم رهبری را، ایشان گفتند که خیلی امیدواریم اما قطعی نباید گفت. علاوه بر آن در مورد شعیب بن صالح هم صحبت کردیم و گفتیم که نشانه ها به آقای احمدینژاد می خورد که علامه کورانی باز هم با گفتن انشا الله، که اینها یعنی تطبیق های ارائه شده از سوی ما در مستند ظهور بسیار نزدیک است را به صورت ضمنی و تلویحی تأیید کردند.»
بنابراین می بینیم که سازندگان این مستند، کتاب عصر ظهور را دست آویزی برای مشروعیت بخشی به کار خود قرار داده اند و شخصیت نویسنده این کتاب را سپر بلای خود ساخته اند.
آیت الله کورانی پس از انتشار این مصاحبه از سوی کارگردان این مستند، در مصاحبه ای که در تاریخ 21/01/1390 با سایت خبر آنلاین (کد مطلب: 142081) داشته است، واکنشی جدی می گیرد. هنگامی که از ایشان سوال می شود که «آقای کارگردان به نقل از شما گفته اند که تطبیق را صحیح می دانید. آیا به نظر شما کاری که در سی دی ظهور در مورد این تطبیق دادن ها شده، درست است؟ چه به جهت سبک و سیاق و چه به جهت علمی و معرفت دینی؟»، ایشان چنین پاسخ می دهد:
«نه, به هیچ وجه، کاری که در این سی دی کردند، درست نیست. از من پرسیدند، گفتم اگر به عنوان رجا و امیدواری شخصی شماست، ایرادی ندارد. اما اینکه اینگونه به عنوان قطعیت آورده اند، درست نیست. این کاری که کرده اند، تعیین است و تعیین به معنای توقیت و وقت معین کردن است و این اصلا حرام است. چون توقیت، منهی عنه است. اهل بیت نهی کرده اند که کسی برای ظهور، وقت معین کند یا مصداق معرفی کند.»
بنابراین روشن است که تطبیق ها و مصداق یابی هایی که در متن این فیلم شکل گرفته رنگی از احتمال ندارد. اما با این حال کارگردان این فیلم در همان مصاحبه مذکور، چنین ادعا می کند که:
«ما این تطبیق ها را احتمالی مطرح کردیم و احتمال هم اشکالی ندارد؛ یعنی شما نشانهها را بررسی کن و بعد احتمالات را بیاور.»
ممکن است تصور کنید این مقدمه، قدری طولانی شده است؛ امّا نکته مهم همین جاست! چون در زمان عثمان، مهمترین کسانی که به عنوان دادخواهی به مرکز حکومت اسلامی(مدینه) آمدند تا شکایت فرماندار را به عثمان کنند و گشایشی در کارشان حاصل شود، همین اهل مصر و بزرگان آنها بودند. علاوه بر مصریان، بزرگان سایر بلاد اسلامی نیز به مدینه آمده بودند و اجتماع بزرگی در مدینه به راه افتاده بود. عثمان از ترس شورش این جمعیت فراوان، سپاه شام را به فرماندهی معاویه به مدینه فرا خواند و معاویه هم سپاه را به سمت مدینه حرکت داد؛ ولی هیچ گاه اجازه نداد حتی به نزدیکی مدینه برسد! از آن طرف، عثمان، قول برکناری چند فرماندار را به مردم داد و مردم مصر با خوشحالی مدینه را ترک کردند. اما توطئه مروان باعث شد تا مصریان سراسیمه از نیمه راه بازگشته و وارد مدینه شوند و سرانجام پس از محاصرهای طولانی، با نیرنگ نزدیکان عثمان، خلیفه سوم کشته شد.
بعد از آن، مردم در مسجد جمع شدند تا با امام علی(علیه السلام) بیعت کنند. مصریان نیز در میان این بیعت کنندگان بودند. امام شروط بسیاری با مردم در میان گذاشتند و بزرگان نیز به نیابت از طائفه خود آن را پذیرفتند. اما سختیهای عمل به پیمان و شرط، آغاز شد و اولین فتنه مسلمین که «جنگ جمل» بود درگرفت. امام خطاب به مسلمانان فرموده بود: «لَا یَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ؛ هیچ کس توان برداشتن این عَلم را ندارد؛ جز کسانی که اهل صبر و بصیرت باشند».3
اولین نزاع اهل قبله در گرفت و مسلمانان زیادی کشته شدند. اما هنوز خونهای کشتهشدگان خشک نشده بود که معاویه سر به طغیان گذاشت و خونخواهی عثمان و مؤاخذه شدن دروغین امام علی(علیه السلام) ـ به عنوان عامل قتل ـ را دستآویز جنگی کرد که صفین نام گرفت. در صفین، کارزار طولانی شد؛ تا این که سرانجام زمانی که پیروزی امام علی(علیه السلام) قطعی شده بود، نیرنگ عمروعاص مؤثر افتاد و کسانی که بیبصیرت به میدان وارد شده بودند، قرآن ناطق را ندیدند و به تکریم قرآن صامت روی آوردند!
بسیار بودند کسانی که تأمل نکردند و بیبصیرت وارد میدانی شدند که جز نابودی و هلاکت، ارمغانی برایشان به همراه نداشت؛
اگر طلحه و زبیر تن به تقوا سپرده بودند و عفت پیشه میکردند و اگر خوارج، بصیرت به خرج میدادند و امام را وادار به حکمیت نمیکردند و دست آخر رو در روی او نمیایستادند و اگر اهل مصر ـ که انتظار گشایش و فرج واقعی داشتند و برقراری عدالت را میخواستند ـ به جای ایستادن در کنار عمروعاص، در کنار سرداران بزرگ امام علی(علیه السلام) ایستاده بودند، نه مصر تجزیه میشد، نه خوارج کشته میشدند و مهمتر اینکه بین اهل قبله چنین نزاع و جنگی در نمیگرفت.
از خصوصیات بارز یاران امام زمان(عج) بصیرت و خردمندی آنهاست. در فتنههایی که زیرکان در آن فرو میمانند، هوشیارانه راه میجویند و حق را از باطل میشناسند.
بصیرت و آگاهی عمیق آنان از اهداف، موجب میشود که در راه اطاعت از امام خویش و در احیای سنتها و مبارزه با بدعتها درنگ نکنند و در پی رسالت شرک زدایی، به همراه امام خود بت شکنی کنند و پیرایههایی که به اسم دین در ذهنها جای گرفته و با گذشت زمان تقدس یافته را نابود سازند. یاران مهدی(عج) امام خود را میشناسند و به او اعتقاد دارند، اعتقادی که در ژرف وجودشان ریشه دوانده و سراسر جانشان را فرا گرفته است. این معرفت، شناخت اجمالی نیست، بلکه معرفت به حق امام است.
اینک ما باید تاریخ را یکبار دیگر مرور کنیم تا بدانیم اگر به راستی خواستار گشایش هستیم، امر ظهور و فرج، بدون تقوا، صبر، عفت و بصیرت، محقق نخواهد شد.